کد خبر 535309
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۸

بعد از حمله طالبان به مدرسه‌ای متعلق به ارتش در پیشاور که منجر به کشته شدن 144 دانش‌آموز شد، دولت پاکستان دیگر نمی‌توانست بر خواسته خود برای مذاکره با طالبان اصرار کند و ارتش، عملیات نظامی علیه تروریست‌ها را آغاز کرد.

 به گزارش مشرق، نواز شریف بعد از به قدرت رسیدن، پیشرفت اقتصادی پاکستان را اولویت دولت خود اعلام کرد اما این کار بدون برقراری امنیت امکان پذیر نبود.

شریف تلاش کرد برای پیشبرد اهداف خود و مصون ماندن از دخالت‌های ارتش با طالبان مذاکره کند. دولت حزب مسلم لیگ شاخه نواز شریف توانست احزاب مذهبی پاکستان و شخصیت‌هایی همچون مولانا سمیع‌الحق را برای به نتیجه رساندن مذاکرات صلح با خود همراه سازد.

در این بین ارتش که نمی‌خواست دولت با موفقیت در مذاکره با طالبان ابتکار عمل را در دست بگیرد به عناوین مختلف از جمله بهانه قرار دادن افزایش عملیات‌های تروریستی و حمله شبه‌نظامیان به مقرهای نظامی از صلح با طالبان طفره می‌رفت.

بعد ازحمله طالبان به مدرسه متعلق به ارتش در پیشاور که منجر به کشته شدن 144 دانش‌آموز شد دولت دیگر نمی‌توانست بر خواسته خود برای مذاکره با طالبان اصرار کند و ارتش عملیات نظامی علیه تروریست‌ها را آغاز کرد. عملیات ضد تروریسم ارتش با اقبال عمومی مردم مواجه شد و عملیات‌های تروریستی را به میزان قابل توجهی کاهش داد.

از آغاز این عملیات روز به روز بر محبوبیت ارتش افزوده شد. نواز شریف تلاش کرد با سفر به آمریکا و عربستان در حوزه سیاست خارجی مستقل عمل کند اما بعد از مدتی در این زمینه هم شکست خورد.

شریف که با شعار پیگیری مذاکرات صلح با هند تلاش می‌کرد به جنگ سنتی بین دو کشور پایان دهد متوجه شد که نمی‌تواند بدون رضایت ارتش درباره سیاست خارجی پاکستان تصمیم‌گیری کند. دولت متوجه شد که پرونده هند و افغانستان همچنین نوع ارتباط با عربستان و آمریکا بدون هماهنگی با ارتش امکان پذیر نیست بنابراین ژنرال ناصر جنجوعه را به عنوان رئیس امنیت ملی انتخاب و از عملیات ضرب عضب ارتش حمایت کرد.

نقش فشارهای بین المللی در عملیات نظامی ارتش پاکستان

اخیراً امریکا کمک‌های سالانه خود را برای پاکستان به حالت تعلیق در آورده است. کمک های سالانه امریکا  برای پاکستان به یک میلیارد دلار می‌رسد که بخش عمدۀ این کمک ها باید صرف مبارزه علیه شبکه‌های تروریستی شود.

یکی از این شبکه ها  که باید ریشه کن شود شبکه حقانی است. شبکه تروریستی که عامل  حملات مرگبار در کابل و جاهای  دیگر از افغانستان است. حمله به سفارت هند درکابل، حمله به سفارت امریکا از جمله عملیات‌های موفق شبکه حقانی در سال‌های اخیر می‌باشد.

آمریکا بارها از پاکستان درخواست کرده که برای نابودی شبکه حقانی وارد عمل شود و بر اثر فشارهای این کشور و متحدانش بود که ارتش پاکستان ناگزیر به انجام عملیات در وزیرستان شد اما در این عملیات مواضع شبکه حقانی هدف قرار نگرفت.

دیپلماسی تهدید و گریز همچنین بازی دوگانه پاکستان در مبارزه با تروریسم سبب شد آمریکا بخش زیادی از کمک‌های مالی خود به این کشور را متوقف کند. پاکستان قبل از این هم از جانب آمریکا و هند با چنین فشارهایی مواجه بوده اما همیشه با تاکتیک‌های خاص خود توانسته از برآورده کردن خواسته‌های جامعه جهانی برای مبارزه با تروریسم طفره برود و به پشتیبانی از برخی گروه‌های تروریستی ادامه دهد.

تا قبل از این پاکستان منطقه وزیرستان را ایالت خودمختار اعلام کرده بود و به طور رسمی پذیرفت که کنترلی بر این منطقه ندارد و هدف از این کار کاهش فشارهای بین‌المللی بود. ارتش پاکستان با ساخت کارخانه‌های بزرگ اسلحه‌سازی در وزیرستان که توسط شبه‌نظامیان خود را از هر قید و بندی آزاد کرد. از یک سو سلاح‌های روز دنیا در این کارخانه‌ها کپی برداری و تولید می‌شد از طرف دیگر پاکستان در برابر این تولیدات پاسخگو نبود.

وزیرستان منطقه‌ای خودمختار بود و تروریست‌ها اسلحه تولید می‌کردند بنابراین نه کشورهایی که مارک سلاح آنها کپی شده بود و نه جامعه بین‌الملل نمی‌توانستند به پاکستان فشار بیاورند.

قطع کمک های امریکا به پاکستان می‌تواند بر اقتصاد و مسایل سیاسی درداخل این کشور اثر منفی داشته باشد و پاکستان را در سطح بین المللی منزوی کند اما احمد سعیدی آگاه مسایل سیاسی دراین رابطه گفت: دولت آمریکا از سال 2000 تاکنون 13 میلیارد دلاررا به پاکستان وعده داده ولی پنج میلیارد دلار را که بخاطر مبارزه علیه شبکه حقانی به نظامیان پاکستانی تعهد نموده فقط سه میلیارد از آن پرداخت شده است بقیه این مبلغ مشروط به مبارزه جدی پاکستان با تروریسم می‌باشد.

کمک‌های مالی آمریکا به پاکستان هنوز قطع نشده بلکه بسیار محدود شده است. آمریکا فروش جنگنده‌های اف 16 به پاکستان را نیز متوقف کرد تا از این طریق به این کشور فشار بیاورد.

به هر حال فشارهای بین المللی سبب شد ارتش پاکستان عملیات ضرب عضب را آغاز کند اما این عملیات یک تاکتیک برای سرکوب شبه‌نظامیان مخالف بود و در عمل بخشی از تروریست‌ها که همکاری با ارتش را پذیرفتند نه تنها سرکوب نشدند بلکه پشتیبانی بیشتری از آنها صورت گرفت.

هر چند پیش از این نیز برای جلوگیری از فعالیت این سازمانها فشارهای بر پاکستان وجود داشت اما بعد از وقایع تروریستی در کشورهای اروپایی، واشنگتن به اسلام آباد فشار وارد می کند که از فعالیت بیشتر این سازمانها جلوگیری به عمل آورد. در سفر ماه گذشته ژنرال راحیل شریف فرمانده ارتش پاکستان، این موضوع با سران سیاسی و نظامی آمریکا مورد بحث و بررسی قرار گرفت.  

مدیریت بحران در افغانستان

ادامه بحران و ناامنی در افغانستان به نفع ارتش پاکستان است خصوصاً این که پاکستان به خاطر این بحران مورد توجّه جامعه‌ی جهانی قرار گرفته و به یک مرکز بزرگ تعاملات دیپلماتیک جامعه‌ی بین المللی در فرایند تحولات افغانستان تبدیل شده است.

از همین رو این کشور نمی‌خواهد این موقعیت طلایی را به این زودی از دست بدهد و تلاش می‌کند تا بحران افغانستان تداوم بیابد و دیوارهای بی‌اعتمادی میان طرف‌های دخیل در قضایای سیاسی افغانستان هم چنان برجسته تر گردد؛ زیرا با تداوم بحران و برجسته تر شدن دیوارهای بی اعتمادی، موقعیت و پرستیژ سیاسی پاکستان در جهان تقویت می‌گردد، لذا پاکستان در سایه تداوم بحران افغانستان به تمهیداتی در سیاست‌های داخلی و خارجی، جهت تحقّق اهداف ملّی و منطقه‌ای خود دست می‌یابد.

اتخاذ استراتژی خنثی کننده

پاکستان از دوران جهاد اسلامی افغانستان و روند صلح ژنو که به سرنگونی دولت «نجیب الله» در کابل منجر شد و نیز در جنگ‌های داخلی افغانستان و فرایند استقرار صلحِ ابتکاری سازمان ملل، همواره با اتخاذ استراتژی خنثی کننده زیرکانه در جهت تخریب راهکارهای صلح و استقرار دولت باثبات در افغانستان تلاش می‌کرد.

دیپلمات های برجسته پاکستان معتقد بودند که مشغول بودن شوروی در افغانستان امنیت ملّی و مرزی پاکستان را تأمین می کند. استراتژی کلّی پاکستان در قبال تحولات سیاسی و رخدادهای اجتماعی در افغانستان این بوده است که بحران افغانستان به عنوان تعیین کننده ترین عامل امنیت ملّی و مرزی برای پاکستان، ادامه پیدا کند؛ زیرا سیاست مداران پاکستانی و مقامات امنیتی آن کشور بر این باور بودند که حتّی یک توافق ناقص، در فرایند صلح ژنو، در صورتی برای آنان قابل توجیه است که در آن توافق، کابل، «خط دیورند» را به منزله‌ی خطوط رسمی مرز میان پاکستان و افغانستان، به رسمیت بشناسد و اگر خط دیورند به رسمیت شناخته نشود، هرگونه توافق برای برقراری صلح و خاتمه ی جنگ، از جانب پاکستان به منزله ی هیچ تلقّی خواهد شد.

این استراتژی نشان دهنده‌ آن است که پاکستان در تلاش‌های صلح آمیز سازمان ملل به دنبال هدف‌های خود بوده و هیچ‌گاه در پی آن نبوده است که راهکارهای سالم و صلح آمیز، با یافتن مکانیزم مورد قبول برای همه‌ طرف‌های درگیر، در پروژه صلح افغانستان مورد جست وجو قرار گیرد بلکه آنان زیرکانه به دنبال گرفتن امتیازهای زیاد بودند تا بتوانند مشکلات جدّی خودشان را حل کنند.

ارتش پاکستان در واقع تروریست‌ها را به سمت افغانستان هدایت کرد و حتی با بمباران مناطق مرزی این کشور کاری کرد که شبه‌نظامیان بتوانند در مناطق مرزی ننگرهار و سایر نقاط مستقر شوند. ارتش پاکستان از مردم روستاهای مرزی افغانستان خواست تابعیت پاکستانی بگیرند تا از این طریق نفوذ خود را در این منطقه بیشتر کند.

نقش اوضاع امنیتی و اجتماعی داخل پاکستان در انجام عملیات نظامی

مردم پاکستان که از عملیات‌های تروریستی و نا‌امنی رنج می‌بردند بعد از آغاز عملیات ضرب عضب و کاهش نا‌امنی‌ها حمایت خود را از اقدامات ارتش اعلام کردند.

احزاب سیاسی پاکستان که برخی از آنها به ویژه حزب جماعت اسلامی که طرفدار مذاکره با طالبان بودند نیز برای حفظ موقعیت خود به جمع حامیان ارتش پیوستند. پاکستان خواهان امنیت داخلی و استقرار صلح در داخل پاکستان است.

این مسئله را می توان از سیاست حزب مسلم لیگ و حزب تحریک‌انصاف در تبلیغات انتخاباتی چند وقت پیش پاکستان به خوبی مشاهده نمود. دغدغه اصلی حزب مسلم لیگ و تحریک‌انصاف آوردن امنیت و ثبات برای شهروندان پاکستان بود.

حال که نواز شریف رهبر حزب مسلم لیگ به قدرت رسیده بدون شک مجبور است سیاستی را در پیش بگیرد که باعث آوردن ثبات و امنیت در داخل پاکستان گردد اما دولت پاکستان میان سیاست داخلی و خارجی تفکیک قائل شده است.

در حالی که در دنیای امروز تفکیک میان سیاست داخلی و خارجی ممکن نیست. تفکیک ناپذیری حوزه داخلی از حوزه خارجی به خاطر جهانی شدن می باشد. ویژگی تفکیک ناپذیر بودن حوزه داخلی از حوزه خارجی نشانگر این مسئله است که سیاست داخلی و خارجی خیلی به هم نزدیک شده و کشور ها همان طور که در عرصه داخلی سیاست های همگرایانه را در پیش می گیرد در عرصه خارجی نیز تاکید بر سیاست همگرایانه نماید.

به طور کلی دولت نواز نمی‌توانست در سیاست خارجی مستقل عمل کند و سیاست داخلی را به ارتش بسپارد یا با سلطه بر سیاست داخلی خواسته‌های خود را برای اعمال سیاست خارجی به نظامیان تحمیل کند بنابراین باز هم مثل همیشه ارتش در یک پروسه کوتاه مدت بر سیاست داخلی و خارجی مسلط شد و دولت نیز هشدارها را جدی گرفته در برابر نظامیان سر تسلیم فرود آورد.

دستاوردهای ارتش از ضرب عضب

ارتش با آغاز عملیات ضد تروریسم به بیشتر اهدافی که می‌خواست رسید. چهره بدنام ارتش ترمیم شد و مردم دوباره از نظامیان حمایت کردند. ارتش به بهانه عملیات ضرب عضب شبه نظامیان را روانه افغانستان کرد و سیاست سلطه بر این کشور را ادامه داد.

مردم از مواضع ارتش در برابر هند حمایت کردند و مذاکرات صلح دولت اسلام‌آباد با دهلی‌نو که بر خلاف میل ارتش بود به چالش کشیده شد. ارتش توانست بدون کودتا بر سیاست داخلی و خارجی پاکستان مسلط شود و دولت سرسخت حزب مسلم لیگ شاخه نواز شریف را مطیع خود نماید.

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس